امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

امیرعلی عشق قشنگ مامان وبابا

بازار بزرگ فردوسی

وای نمیدونین دیشب رفتیم بازار بزرگ فردوسی ، خیلی خوش گذشت همش می دویدم ، بابایی ومامانی هی دنبالم می کردن .... از بس که شلوغی کردم بازار از من خسته شده بود . بابایی می گفت امیرعلی کمرم درد گرفت  تو رو خدا آروم باش. خیلی خوش گذشت تازه جالب اینه که خاله اکرم می خواسته دستای منو بگیره  و منو بکشه رو زمین . که سرسره بازی کنیم ، تا مامانی فهمید  بهمون گفت چشمم روشن..... بابایی گفت اصلا میریم شما دوتا رو تو پارک میزاریم ، هرکاری دوست داشتین بکنین ..... هههههههههههههههههههه حالا جالب اینجاست که مامانی وبابایی فک میکنن من خیلی شلوغم ..... یادشون رفته وقتی خودشون بچه بودن چکارا که نمی کردن ن ن ن نن بابایی که می رفته ب...
5 آبان 1392

عید غدیر مبارک

سلام به همه دوسجونای عزیزم ، خوبین؟ عیدتون مبارک  من امروز منتظر بودم تا بابایی جونم از سرکار بیاد تا بریم نیشابور ، آخ جونم می خوایم بریم پیش آقاجون ظرفی، خیلی خوش میگذره بهم آخه توتو دارن . چه حالی میده .  بعدشم بریم خونه مامان بزرگ و پیش خاله سمیرا . خیلی دوست دارم بریم پیش ثمین جون آخه  سادات هستش  ، برم عیدی بگیرم بازم مبارکه عیدتون . راستی من امروز رفتم عید دیدنی خونه همسایه مون ، تازشم عیدی گرفتمممم   ...
2 آبان 1392